دوم شخص غایب

دوم شخص غایب

شهر بی‌ماجرا

پنجشنبه, ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۷، ۰۳:۰۹ ق.ظ

محرم بی‌های‌وهویِ بی‌ماجرا. درست مثل سال قبل. اما هیاهو و ماجراهای بین این دو محرم از غریب‌ترین‌های عمرم بوده. دوباره به خلوت رسیده‌ام، یا حداقل چنین می‌خواهم. 

بعد از گپ امشبم با منا، سر گوش دادن به تکه‌ای از سخنرانی غدیر سروش، جوابم را پیدا کردم. برمی‌گردم به کمی عقب‌تر و از لابه‌لای کلام عجیب بی‌بدیل علی پی گشایش می‌گردم. امسال کارم با علی‌ست. برای جهان دور و نزدیک این یک سال گذشته‌ی من هم شاید حرفی گفته باشد. غیر از این یک چیز، بگویم که از طبل و سنج و علم و نوحه دیگر چیزی نمی‌فهمم. آن‌قدر دور افتاده‌ام که عکس‌های دسته‌ی تورنتو و مداحی‌های کلاسیک بی‌عقده هم دلم را نمی‌لرزاند. آن شعرهای هیئت یزد ولی چرا. و دقیقا همین جاست که تمام عزاداری و مناسک و حواشی‌اش برایم معنا می‌شود. عزای مسلمانی. 

می‌خواهم مانیفست بدهم که بر مردم پیرو محمد عزاداری دین و آیینشان فرض است. سالی یک‌بار هم که شده بنشینند و بشویند و نو شوند. بی مدد علی مگر می‌شود؟

۱۷/۰۹/۲۸

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی