غم نردبان
سه شنبه, ۱۰ ژانویه ۲۰۱۷، ۱۰:۵۹ ب.ظ
دلم میخواهد فکر کنم پی چیزی هستی - اگر این سوال از اساس غلط نباشد. پی رساندن من به چیزی. واقعش این است که سردرگمیام بابت تکراری بودن ماجراست وگرنه که نسیمی میبود و میوزید و اثری به جای میگذاشت و تمام. تکرار که میشود، دیگر نمیتوانی به این راحتی تحلیلش کنی چون سوال جدیدی ایجاد میکند: چرا تکرار میشود؟ جایی گیر کردهایم؟ مگر اینکه بگویی «هدف» هر چه که هست، بدون گذر از این همه قصهی تکراری ممکن نیست. اگر اینطور باشد، «چرا»ی الانم هم بیمورد است چون وقتی رسیدیم به آن هدف، خودبهخود جواب داده میشود.
ولی مسالهای هنوز هست. من چطور باید رفتار کنم؟ گیریم همهی قبلیها را اشتباه آمده باشم، قرار است با سعی و خطا به جواب برسیم؟ قرار است شرع مقدس را باز کنیم و خط به خط جلو برویم؟ شرع مقدس از همه چیز گفته؟ بعید میدانم؛ چرا باید گفته باشد؟
راستش، از اینها بزرگتر هم سوالی دارم. سوال/سوالهای بالا چقدر مهماند؟ یک چالهی کمعمق موقت است یا اوضاع بدتر از اینهاست؟
۱۷/۰۱/۱۰